تعداد صفحات: 336

10

یک زن اغلب در میان یا در اعماق یک گرداب، هوشیار می‌گردد. با این‌وصف، مارکز که از تنهایی چند روزه‌ی خود خشنود بود، راز انزوای خویش را دریافت. خواه شوهرش هوسباز باشد خواه خسته و کوفته، خواه بی‌خیال باشد و خواه رحیم و مهربان، دیگر به او تعلق نداشت. در این هنگام، «ولی» دیگر به خود نمی‌اندیشید. پدرها و به فداکاری‌های خود توجه نداشت. او دیگر مادر بود، و سرنوشت و آتیه و خوشبختی دخترش را برابردیدگان می‌گذرانید. دخترش تنها موجودی بود که اندکی مزه سعادت را به او چشانیده بود.

165.000تومان

واتساپ مجتمع چاپ و نشر پیک فرهنگ
ارسال از طریق واتساپ