یک زن اغلب در میان یا در اعماق یک گرداب، هوشیار میگردد. با اینوصف، مارکز که از تنهایی چند روزهی خود خشنود بود، راز انزوای خویش را دریافت. خواه شوهرش هوسباز باشد خواه خسته و کوفته، خواه بیخیال باشد و خواه رحیم و مهربان، دیگر به او تعلق نداشت. در این هنگام، «ولی» دیگر به خود نمیاندیشید. پدرها و به فداکاریهای خود توجه نداشت. او دیگر مادر بود، و سرنوشت و آتیه و خوشبختی دخترش را برابردیدگان میگذرانید. دخترش تنها موجودی بود که اندکی مزه سعادت را به او چشانیده بود.
165.000تومان
تلفن تماس
آدرس
خیابان انقلاب، خیابان فخر رازی، خیابان وحید نظری، پلاک 82
پست الکترونیکی
تمامی حقوق برای این سایت محفوظ است.
توسعه و پیاده سازی توسط شرکت رایان